نمیدانم می توانم تبریک بگویم یا نه؟
یا اصلا زنده خواهم ماند تا آن روز ؟
دوست دارم بی بهانه گوشی را بردارم
صدایت را که شنیدم
بگویم تولدت مبارک ، به دنیا آمدی تا عشق من باشی.
25 آبان بهترین روز خداست روزی که تو دنیا اومدی تا بشی عشق من
پیشاپیش تولدت مبارک عشقم
آنقدر اینجا می نشینم
چشم به راهت میدوزم
تابیایی
مرا ببری از اینجا
به دورترین نقطه جهان
با بوسه ی از جنس عشق
دلتنگ که شدی بیا
عشق هنوز هم در میان من و تو پا برجاست
فقط بیا
در چشم برهم زدنی بیا
پاییز هم در حال گذر است
و زمستان دارد میرسد
آخر این زمستان بی تو سخت گذر خواهد کرد و مرگ مرا رقم خواهد زد .
عشق ابدی من
گرچه از من دوری
ولی به یادت خواهم نوشت در اینجا
از دلتنگی هایم
دنیا را چه دیدی
شاید گذرت به انتهای کوچه تنهایی ها افتاد
تا بدانی که من هنوزم دوستت میدارم