ومن مدام می گویم " دوستت دارم "

این روزها مرا چه شده ؟


در جمع هستم و نیستم


صدایم می کنند، نمیشنوم صدایشان را


چای هم که سرد می شود 


سردی دستانم سردتر شده


حس میکنم تپش های قلبم کندتر شده


با هرنفسی که میکشم یاد تو به خاطرم می آید 


تا می آیم کاری کنم فرو می روم در خیالم 


در خیالم گرم می شود دستانم


تندتر می شود تپش های قلبم 


 حرف می زنم با تو


و گوشه ای سکوت کرده ای تو


ومن مدام می گویم " دوستت دارم "


تا می خواهم باورم شود ، تو را دارم


دستانم بار دیگر که نه 


تنم ، وجودم یخ می زند 



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.